بابکبابک، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

بابک پسرم

شیطونکم!

1393/6/26 13:11
نویسنده : سارا آقایی
595 بازدید
اشتراک گذاری

دقیقا یک هفته است که کلاغ پر کردنت رو میبینیم.3 شنبه گذشته وقتی از سر کار برگشتم کلی باهات بازی کردم و شما هم بازی هایی که بلد بودی رو رو کردی .قربونت برم در حالی که ایستاده بودی  خم شدی و انگشت اشاره ات رو به گل قالی زدی و در حالی که نگاهت به من بود گفتی" پر". خیلی خوشحال شدممممم! از اون به بعد همش کلاغ پر میکنی.

اشاره کردن رو هم یاد گرفتی و به سمت تلویزیون و دو تا قاب عکسی که خاله حمیرا واست درست کرده اشاره میکنی.به تلویزیون اشاره میکنی و همون حین میای نزدیکم و یه چیزایی اروم در موردش میگی ولی من نمیفهمم ولی همون صدا ها رو من اروم با لحن خودت و در حال اشاره به تلویزیون میگمو شما بشدت میخندی...

روبروم می ایستی وانگشت کوچولوت رو کمی به حالت تهدید به سمتم میگیری و یه چیزایی میگی و من از اون بالا به کوچولوی دوست داشتنیم نگاه میکنم و ذوقتو میکنم و هی عاشقت میشم.خوردنی من!

به قاب عکس های خاله اشاره میکنی و میگی داگ!   به اون یکی هم میگی فیش!! الهی فدات بشم روز جمعه این دو کلمه رو خیلی زود بعد از اینکه 2 بار واست تکرار کردم یاد گرفتی.هر موقع میگم کو داگ؟ یا کو فیش؟؟؟ فورا سرت رو برمیگردونی سمت اون دوتا قاب عکس که فعلا بخاطر شما کنار پنجره گذاشتم.

چند روزیه که همین که نگاهت میکنم به شدت میخندی طوری که میترسم زیاد نگاهت کنم به سکسکه بیفتی.

دیروزبرات رو کاغذ خط میکشیدم خودکارو ازم گرفتی و رها میکردی رو کاغذ و دوباره بلند میکردی.فک کنم ظرف چند روز آینده بتونی  مداد رو تو دستت نگه داری و رو کاغذ خط بکشی.

پرستارت میگه باید خیلی مراقبت باشیم آخه توپت رو برمیداری و وقتی کسی حواسش بهت نباشه میری تو یه کنج و سعی میکنی توپ رو بذاری زیر پات و ازش بالا بری....قربون شیطونکم! تازگی ها م داری تلاش میکین از صندلی خودتو بالا بکشی.

کلی دوست داری نوازشت کنم و مهر و محبت نثارت کنم منم که کل روز دارم با تمام وجود قربون صدقه ات میرم مخصوصا موقع غذا خوردن کلی باهات ملایم تر میشم و باهات مهربونی میکنم و نازت میکنم و شما هم با خوشحالی و اشتیاق دهن قشنگتو واسه لقمه بعدی باز میکنی .الهی من فدات شم. میدونی من عاشقتم؟؟؟

یه چیز جالب دیگه اینکه همین که میبینی مامان با پوشک تو دستش داره بهت نزدیک میشه یا میخواد لباس تنت کنه تند تند فرار میکنی.فرار کردنت خیلللللییییی بامزه است .قربون پسرکممممممم!

این روزها همش به تولدت فکر میکنم.جمعه 28 شهریور.خیلی هیجان دارم....

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بابک پسرم می باشد